۱۱/۰۹/۱۳۸۸

برخيزيم و جهاني خاموش را همصدا با خود عليه رژيم آخوندي بشورانيم


رژيم آخوندي صبح ديروز در كمال دنائت و رذالت آرش رحماني پور و محمدرضا علي زماني را اعدام كرد.
اعدام آنها تنها تأسف عميق ما را برنيانگيخت؛ موجي از انزجار جهاني عليه وحشيگري خامنه اي و اياديش را به همراه داشت. اما آن چه كه بوده كم است و در برابر مظلوميت خون اسيران ما اندك. بايد كه برخيزيم و جهاني خاموش را عليه رژيم آخوندي بشورانيم.
نسرين ستوده، وكيل آرش رحماني پور، شوكه شده از اين اعدام گفته است موكلش در فروردين ماه، يعني چندين ماه پيش از شروع قيام دستگير شده است. بنابراين نمي توانسته در بسياري از اتهامات وارده شركت عملي داشته باشد. اما واقعيت اين است كه رحماني پور در يك شوي تلويزيوني برخي اتهامات را هم پذيرفته بود. خانم ستوده در اين باره هم توضيح داده است : «آرش رحماني پور به دليل تهديدات عليه خانوادهاش قبول اتهامات كرده بود»

در يك كلام آخوندها كه هنوز در سرگيجه ضربه قيام عاشورا به سر مي برند، و در حالي كه لرزه سرنگوني را با تمام وجودشان احساس مي كنند دو نفري را اعدام كرده اند كه هيچ ربطي به قيام نداشته اند.
اما چرا؟ پاسدار فيروزآبادي، رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح رژيم آشكارا گفته است: «فرصت زيادي نيست، در 22بهمن امسال همه به صحنه خواهند آمد» از اين روشن تر نمي شد گفت كه رژيم به خوبي دريافته كه گذشت زمان به نفعش نيست. و ناگزير از همين حالا با تمام «قوا» به صحنه آمده است. و هيچ «قوا»يي ندارد جز تختهاي شكنجه و دارهاي افراشته.
اين اعدام نشانه آن است كه آخوندها دستهاي خونين خود را بيرون آورده اند تا به همه نشان دهند كه از هيچ خونريزي سفاكانه اي ابا ندارند. و براي زهرچشم گرفتن از مردمي كه آماده قيام بزرگتري در 22بهمن آتي مي شوند دست به خونريزي زده اند.
منطق حاكميت آخوندها تا كنون، طي حاكميت ننگينشان، منطق دار و شكنجه بوده است. و حالا كه ديگر «تجاوز و شكنجه» اثر نداشته، لازم است كه با زير پا گذاشتن تمام معيارهاي انساني و قوانين بين المللي دست خود را به خون بيگناهان آغشته كنند.
از همين رو است كه ما نيز بايد خطر را دريابيم. جان تمام زندانيان سياسي، و تمام دستگيرشدگان روزهاي قيام در خطر است. بايد كه براي نجات آنان برخيزيم. هرگونه كه قادريم صداي اعتراض خود را بلند كرده عليه اين همه بيداد فرياد بزنيم.آرام نمانيم كه برادران و خواهران و فرزندان ما در پشت ميله هاي زندان به ما چشم دوخته اند.

هیچ نظری موجود نیست: