۱/۰۷/۱۳۹۰

از بيشه هاي آسمان


از بيشه هاي آسمان

اسبي شيهه كشيد،

و درختاني از جنس تنهايي

با سايه هايي از ترديد لرزيدند।


در سكوت راه راهِ راه

مردي

شكسته در اندوه بيداري

وداع كرد با وسوسة مرموز ماندن।


با نهيب رؤياهاي يك عابد

كه خدا را مهربانتر از آسمان يافته بود

سوار اسبهاي عاصي و تشنه خواند

آوازي در سوداي درختان مدفون


। 30مهر89



هیچ نظری موجود نیست: