۱۱/۱۵/۱۳۹۰

من مشبك مي شوم


من مشبك مي شوم
شعر توقف روزمرگي است
بر هرة ديواري از محال.

سربازان سربي تكرار
رج به رج مي آيند
و صف به صف
شليك مي كنند به كبوتران هره
و من كه ايستاده ام
سينه به سينة بارهاي لحظه.

در فوج خونين كبوتران سپيد
من مشبك مي شوم
و آغاز مي شود شعر
در امتداد خوني كه پاشيده شده بر ديوار.
22د ي90

هیچ نظری موجود نیست: