۳/۰۷/۱۳۹۷

دلتنگی های من


دلتنگی های من
به یاد منوچهر طاهرزاده که صدایش پر از دلتنگی بود
دلتنگی های من ابری است بی قرار،
کلافه و در هم پیچیده،
که در شب چتری بود در کویری تف زده
و روز سایه انداز جاشویی سرگردان.
دلتنگی های من روانند.
به دریا می ریزند
و با ماهی ها و نهنگان
بخار می شوند و آسمان را تر می کنند

دلتنگی های من دل تنگ کودکی گرسنه است
در خیابان تنهایی ها
با عابرانی عبوس
و بی اعتنا به باریدنهای موسمی.

دلتنگی های مرا دریا باید دریابد
من از ابرهای بی باران گریخته ام
و ساکن درختی هستم که شکوفه هایش
در آسمان می درخشد.

۲۸فروردین۹۷

هیچ نظری موجود نیست: