جعل
تاریخ به روایت یک فیلسوف نمای قلم به مزد
اندکی
از یاوه ها و دروغ پردازیهای بهمن بازرگانی
«بارها
با خودم اندیشیده ام چه چیزی مشترکی
بین او(منوچهری بازجو و شکنجه گر ساواک) و من
بود؟
نمی
دانم شاید او هم مثل همیشه احساس پوچی می کرد»
(از
صفحة۱۵ کتاب زمان بازیافته نوشته بهمن بازرگانی)
حمید
اسدیان
حتما
دربارة جعل تاریخ یا حوادث تاریخی زیاد شنیده اید. این مقوله در سراسر تاریخ و در
همة کشورها موضوعیت داشته و پدیدة جدیدی نیست. در تاریخ گذشته و معاصر خودمان
موارد متعددی از جعل وقایع و حوادث داشته ایم.
آخوندها
اساتیدی بی بدیل در جعل خبر و حدیث و روایت در تاریخ بوده و هستند. و طرفه این که
در دورة حاکمیت آنها تنها خودشان نیستند که دست به جعل و دروغپردازی می زنند.
آخوندها با نهادهایی که به راه انداخته اند تبحری حیرت انگیز در زمینه جعل و تحریف
حقایق از خود نشان داده اند. آنها با انواع شعبده و اقسام حقه بازی لاشه های بو
گرفته را با هفت قلم آرایش و بزک و دوزک
به میدان می کشند تا «سفید» را «سیاه» و «سیاه» را «سفید» کنند. کتاب «زمان
بازیافته» به اصطلاح خاطرات سیاسی بهمن بازرگانی از این دست است.
قرائت
تاریخچه مجاهدین به روایت یک لاشة سیاسی
بهمن
بازرگانی در اولین سطر از مقدمه کتابش مرتکب یک فقره دروغ می شود. او نوشته که علی باکری شهید گفته است : «تاریخچه تشکیلات
را بدهیم بهمن بنویسد»!(صفحه۷) با همین دروغ می توان هدف وزارت اطلاعات از انتشار
کتاب «زمان بازیافته» را فهمید. هدف سر هم کردن مشتی یاوه و جعل تاریخ است از زبان
یک لاشة مجعول!
بهمن
بازرگانی که سالهای متمادی نفس سیاسی کشیدن را هم فراموش کرده، با بافته هایی از
فلسفه و هنر، به میدان رانده شده است تا در کتاب«زمان باز یافته» با سفید و سیاه
کردن حقایق تاریخی یک سازمان انقلابی
فرصتی یابد و در زیر لحاف ننگ آلود آخوندها واپسین های عمری هدر رفته را تضمین امن کند.
اندکی درنگ و نظر به این آش هفت
جوش وزارتی برخی مسائل را روشن تر می کند.
این
کتاب با یک تأخیر ۵ساله به زیور طبع آراسته شده است. و از زمره ۱۸کتابی است که
توسط اتاق مبازره با نفاق وزارت ملعونه ، فقط در امسال، علیه سازمان مجاهدین منتشر
شده است. دست اندرکاران چنین کار «شرافتمندانه ای»، در کنار انبوه کارهای دیگرشان
از قبیل فیلم سازی و تهیه سریالهای جعلی، باید یک شخصیت جعلی به میدان بیاورند تا
به خود ببندد آن چه را نبوده و تهمت بزند و تحریف کند آن چه را که دیگران کشته و
رنجش را برده اند. این بار قرعة آخوندی به نام «بهمن بازرگانی» در آمده است تا
آخرین شلیکش را به مقاومت و مجاهدین بکند.
نام
کتاب نامی تحریف شده است از یک رمان مشهور ادبی. یک نوع «بازسازی» بازاری و مبتذل
از رمان مشهور مارسل پروست، رمان نویس قرن بیستم فرانسوی. پروست رمان خود را در
هفت جلد و یک میلیون و دویست هزار کلمه نوشت و طولانی ترین رمان تاریخ را خلق کرد.
حالا بهمن بازرگانی که عمری در خودباختگی روشنفکرانه دست و پا زده است با دستکاری
مختصری در نام کتاب مارسل پروست نام کتاب خود را «زمان باز یافته» گذاشته است.
دربارة
محتوای کتاب «زمان بازیافته» و تحریفات عجیب و غریب آن من حرفی بیش از آن چه
برادران بزرگوار و پیشکسوتم، از برادر عباس داوری و مهدی ابریشمچی تا بقیه، گفته
اند ندارم. حرفهای این عزیزان به قدری مستند و پر محتوا بود که من با آنها به
عنوان یک متن آموزشی برخورد کردم و هریک را چندین بار خواندم. اما به عنوان یک
خواننده کتاب چند نکته به نظرم می رسد که یادآوری می کنم.
مقدمتا
بگویم عليرغم داستانسرايي هاي مبتذل و قر و قميش هاي روشنفكر مأبانه و
هنرمندنمايانه ، آن چه در جاي جاي اين نوشته بهمن بازرگاني برجسته است اهدافي است
كه وزارت اطلاعات آخوندي از انتشار اين قبیل كتاب نويسي ها و سريال هاي تلویزیونی
و فيلم سازي دنبال مي كند. اين اهداف وقتی روشن مي شوند که آنها را در كادر شرايط فعلي مورد بررسي قرار دهيم.
شرايطي كه از یک طرف محصول رسوايي مطلق
آخوندها، بعد از ۴۰ سال حاكميت جهل و جنايت و ورشكستگي داخلي و بين المللي است، و
از سوی دیگر نشانة اعتلا و درخشش بي نظير مقاومت و ارزشهاي آن و به خصوص روي آوردن گسترده نسل جوان ايران به كانونهاي
شورشي و قيام و براندازي است.