براي نفر بعد از علي صارمي
درخت پر از سكوت است،
و با تو
كه ردايي نارنجي تر از غروبها پوشيده اي
در عصري دور وعده دارد.
اندكي اندوه بد نيست.
اين چاقو مي شكافد گوشت را
و مي نشيند
در استخوان انتظار.
رازي را كندن
بر پوست درخت
ثبت لحظات شتابناك شعر است.
من با تو قرار دارم
و بي تو بي قرارم
در اين سكوت پر از درخت.
16دي89
۱ نظر:
http://balatarin.com/permlink/2011/1/7/2317865
ارسال یک نظر