۴/۲۴/۱۳۹۴

خورشيد خانوم آفتاب كن

خورشيد خانوم آفتاب كن
خورشيد خانوم آفتاب كن
اون يك من برنجو تو آب كن
خورشيد خانوم منتظريم، آفتاب كن
ما آهمون سرد شده
از بس تو رو نديديم
ما دلمون تنگ شده

خورشيد خانوم باوركن
ما بچه هاي سرما
ما بچه هاي گرما
ما شب و روز تو صحرا
يا روز و شب تو شهرا
در سايه و در آفتاب
يا زير مشت و رگبار
ما دلمون تنگ شده


خورشيد خانوم نگاه كن!
چشم ماها به درياس
قلب ماها با موجهاس
دل ماها با كوههاس
تو اين هجوم سرما
خورشيد خانوم باوركن
از بس تو رو نديديم
ما دلمون تنگ شده

خورشيد خانوم بيا پايين، از اون بالا
به حق نور مصطفي
به حق گمبد طلا
به حق اون خون خدا
آفتابو بيار به شهر ما
ما دلمون تنگ شده


12فروردين88

هیچ نظری موجود نیست: