۴/۰۷/۱۳۹۵

پيراهنش از ابري سرخ بود

پيراهنش از ابري سرخ بود

براي خالد عيسي كه رفتنش را وداع با برادري يافتم
 همچون تمام برادران ديگرم


پيراهنش از ابري سرخ بود
و وقتي بادها آمدند
عريان شد
غوطه ور، در دريايي كه آسمان بود.
با پلكاني بافته از شاخه هاي زميني
تا عرش ناپيداي خدا بالا رفت
و سلام سروها را
به آسماني پر پرنده رساند.


هیچ نظری موجود نیست: