۱۰/۰۹/۱۳۸۸

قضيه آمدن مجاهدين و بن بست دو سويه خامنه اي


«مجاهدين آمده اند!» اين عربده پيوسته و مكرر آخوندها و پاسداران حلقه به گوش خامنه اي است كه در روز عاشوراي حسيني كاري بس يزيدي كردند. به تبليغاتشان نگاه كنيد. خبرهاي رسانه هايشان را بخوانيد، به اظهار نظرها و تهديدهايي كه توسط مقامات قد و نيم قدشان ارسال مي شود توجه كنيد. عنصر مشترك همه آنها اين است كه «مجاهدين آمده اند!» نعره اي است از سر ترس، و يا تحقق كابوسي كه طي ساليان از آن مي گريختند؟
آخوند علم الهدي كه از اكابر و اراذل خبرگان رژيم است گفته است: «حركت روز عاشورا دقيقا محاربه منافقين بود چرا كه شعارهايي كه منافقين از 16آذر روي پايگاههاي اينترنتي خود گذاشته بودند از زبان آشوبگران تكرار مي شد»(واحد مركزي خبر تلويزيون رژيم ـ 9دي88) و بالاتر از اين گفته است: «عاشورا به محاربه اي انجاميد كه فرمانده اش منافقين بودند»



به راستي عاشوراي امسال چه شد؟ چه برگي به زمين خورد كه اين چنين آب در خوابگه مورچگان (بيچاره مورچگان، در مثل مناقشه نيست) افتاده است؟
در نظر اول علت اين همه تلاش براي نشان دادن نقش مجاهدين در قيام عاشورا اقدامي است براي ترساندن نيروهاي وارفته و ناراضي شان. تا شايد انگيزه اي پيدا كنند و آن طور كه در عاشورا وارفته بودند نباشند. خامنه اي حتما بهتر از ما مي داند كه در روزهاي آينده همان پاسداران و بسيجيها چاقوكشان و لباس شخصي هايش چه وضعيتي پيدا مي كنند. هيچي نشده خبرهاي فرار آنها به خارج كشور در مطبوعات خارجي آمده است. از طرف ديگر خامنه اي مي خواهد از مجاهدين «لولو»يي بتراشد تا رقبا را بترساند. يعني هشداري به آنها كه بابا، از ما گذشته، شما هم از گندم ري نخواهيد خورد. مجاهديني مي آيند كه نمي گذارند لقمه حكومت و دولت و قدرت از گلوي شما پايين برود. حرفهاي لاريجاني را در مجلس بخوانيد با صراحت دارد روي اين مساله كار مي كند.
از يك نگاه ديگر كينه حيواني آخوندها نسبت به مجاهدين عبرت انگيز است. يادتان هست در تير سال67 وقتي كه خميني جام زهر را سر كشيد در انتقام از مجاهدين چه فتواي سياهي داد؟ گذشته از هر تحليلي يك بعد قضيه انتقام گرفتن از مجاهديني بود كه با پيش بردن سياست صلح و افشاي جنگ افروزيهاي ضد ملي خميني و تشكيل ارتش آزاديبخش او را در افلاس و ورشكستگي كامل قرار دادند. الان هم البته مجاهدين در مركز توطئه و دسيسه قرار گرفته اند. بايد هم آماده پرداخت سنگين ترين بهاي ممكن باشند. اين كه اين بها چيست را هيچ كس به درستي نمي داند. شايد كه كشتاري در راه است و شايد هم چيزهاي ديگري. ولي تا آن جا كه به مجاهدين مربوط مي شود الگوي «اشرف» آنان نشان داده است كه حاضرند در نبرد با آخوندهاي مرتجع و سفاك هر بهايي را بپردازند.
اما گفته اند و به درستي هم گفته اند كه در فاز نهايي مبارزه هيچ ديكتاتوري براثر يك اشتباه سرنگون نمي شود. قضيه از يك اشتباه شروع مي شود و زنجيره اي از اشتباهات تاكتيكي و استراتژيكي به دنبال هم او را از عرش اعلي به قعر اسفل سافلين مي كشد. تجربه قيام در سالهاي 56و 57 هم همين بود. خامنه اي هم در اين «ريل» افتاده است. شايد كه كلمه بن بست در مورد او درست نباشد. بن بست يعني راهي كه هرچند روبه جلو بسته است اما مسير عقب نشيني دارد. خامنه اي در بن بستي دو سويه به تله افتاده است. نه راه پس دارد و نه پيش. اين است كه هركاري بكند خرابتر مي كند و اوضاع بدتر مي شود.
پس بگذاريد يك بار ديگر سوال را تكرار كنيم. در عاشورا چه اتفاقي افتاد كه رژيم اين چنين به دست و پا افتاده است. بي ترديد اين تهديدها و عربده كشيهاي خامنه اي بهاي سنگيني از مجاهدين خواهد گرفت. اما «اشرف» به ما ثابت كرده است كه «مي توان و بايد». مي شود در برابر گله هاي وحشي و هار با دست خالي ايستاد و «تير و تبر» را بر «تن بي سپر» خريد و مي توان 72روز اعتصاب غذا كرد و با انواع شدائد مقابله كرد و مي توان بر همة اينها پيروز شد. حال كور مكوريهايي كه در روز روشن چراغ به دست گرفته اند تا تاثير اشرف را در خيابانهاي قيام تهران و شهرستانها منكر شوند بگذار بسوزند و بلايند و بدانند كه «مجاهدين آمده اند!» يعني كه طوفان در راه است. تنها خامنه اي نيست كه بايد بلرزد. پاسداران و بسيجيها و لباس شخصيهايش هم از فرداي عاشورا خواب نخواهند داشت. در عوض مجاهدين دوره نحس« سانسور شدن» را پشت سر گذاشته اند. امروز در وضعيتي هستيم كه هر توطئه خامنه اي تبديل به ضدش مي شود. يعني كه باش تا روز ديگر، در ميداني كه باز هم پنجه در پنجه خواهيم افكند. ما در اين نبرد است كه سر برمي افرازيم. نگاه كنيد كه چگونه شهيدان ما در انبوه جواناني كه در خيابانها مي رزمند تكثير شده اند. جاي تك به تكشان خالي. يا كه شايد درست اين است كه بگوييم چشم باز كنيد و حضور پرشكوهشان را بنگريد!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

جناب اسدیان خسته نباشید و سال جدیدتان مبارکباد. امیدواریم 22 بهمن خبر های خوبی بشنویم.

mojtabahojatoleslami@hotmail.com گفت...

سلام
بیشتر از سی‌ سال پیش خونهای ملت ما درخت استقلال ، ازادی ، جمهوری اسلامی را میوه دا ر کرد ولی‌ متاسفانه رهبران ما غصهٔ پول چینی‌ ها و معاملات با اینها را میخورند و یا اینکه غصهٔ. این فلسطینیها و یا بدتر از همه حزب الهی ها را میخورند . هرکس ریش داره با یک اسلحه ادعای اسلامی بودن میکنه . من هزار با ر برای جمهوری اسلامی حقیقی‌ جان میدهم ولی‌ حاضر نیستم یک قطره خون برای این اسلام خراب کنها بدهم . امیدوارم این رهبران ما در روز سال گرد انقلاب فریاد االله و اکبر های مردم را دلیل بر اغتشاشگری تعبیر نکنند همین الله و اکبر های مردم بود که رهبران ما را بر کار گزا شت . بنده سی‌ سال پیش در مدرسهٔ طلاب قم درس خواندم و دو سال و نیم زندان شاه بودم . الله و اکبر