درخت سبز
كودكي
به ياد
برادر مسعود
كه درخت
هميشه سبز ما است
در خواب مي
روئيد
درخت با تاجي از سپيده.
و من از پشت شمشادها
سواري را ديدم
با اسبي از غبار و شالي از مهتاب.
صداي خروسي سحرخيز
آغاز آواز قناري شاد بود
و دشت در روز بكر تابستاني
شسته مي شد
با باران طلاي ناب.
جوان ترين جوانه ها
با مغزي از
كلافه هاي نور
و نبض جهندة درخت سبز كودكي
پر از رؤياي روشن صبح بود
22اريبهشت93
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر