۳/۲۵/۱۳۸۸

ساده دلان، شيادان و دلالان، و يك رابطه قابل تأمل

مضحكه اي كه به نام انتخابات رياست جمهوري توسط ولي فقيه ارتجاع به راه افتاده بود تمام شد. يا به عبارت دقيق تر يك فصلش تمام شد و مانده بقيه فصلها كه چه بشود و چه اتفاقاتي بيفتد.
اين كه شعبده علي خامنه اي بسياري را فريفت و به خيال اين كه واقعا از تنور «سيدعلي» حلوايي به دموكراسي خواهان مي رسد خود مقوله اي است. به سايتهاي فارسي زبان نگاه كنيد و ببينيد چه كساني و تا چه ميزاني دلخوش به اين بودند كه موسوي مي آيد و ايران بهشت دموكراسي خواهد شد. شعبده اي كه باند ولي فقيه راه انداخت تا بقيه را در جوال برد و خيليها را هم برد. حالا اگر صداقت داشته باشيم مي توانيم خود را نقد كنيم. مي توانيم ببينيم چه كساني با چه ترفندهايي و با چه استدلالهايي مي خواستند بقيه را به جوال ولي فقيه بكشانند و چه كساني نقش دلالان بي جيره يا با مواجب خامنه اي را بازي كردند.


ولي مهمتر اين است كه از خود بپرسيم چرا باز هم ملعبه شديم؟ به راستي باورمان شد كه خامنه اي دموكراسي مي دهد؟ به راستي باورمان شد كه حتي و حتي، و اگر و اگر و اگر ميرحسين موسوي مي آمد نصيب ما دموكراسي مي شد؟ طرف صد بار امضا داده و با زبان اشهد خودش، آن هم بعد از شكست، مي نويسد كه ولايت فقيه را از اركان نظام مي داند و نسبت به آن وفادار است. و همين كافي نيست؟ مگر شك داريم كه با ولايت فقيه هرچه كه بگويند و بسرايند فريب است؟ من با كساني كه به راستي ساده دلانه فريب خوردند كاري ندارم. روي سخنم با كساني هم نيست كه سر در آخور اين و آن داشتند. شيادان را هم به كناري بگذاريم. به يك رابطه فكر كنيم. رابطه ساده دلان با دلالان. با كساني كه نه بنا به يك تحليل (ولو اشتباه) كه اتفاقا بنا به رسالت ضدتاريخي حرف و نيت و قصد و غرضي جز سنگ اندازي جلو روند اصيل دموكراسي خواهي مردم ندارند. كساني كه وقتي به عملكرد سي ساله شان نگاه مي كنيم چيزي جز دشمني با آزادي و آزديخواهي نداشته اند. گويي اصلاً فلسفه خلقتشان «خيانت» بوده و هست. فكر كردن به اين رابطه است كه حركتهاي بعدي ما را تعميق مي كند. دوست و دشمن خود را مي شناسيم. و مي فهميم كه درست وقتي تب جريانها بالا مي گيرد بايد نه تنها مواظب شيادان كه دلالان باشيم. دلالان ستون پنجم جريان فاسد شيادان هستند. نقش مخرب هركدامشان هم از صد لباس شخصي پوش وزارت اطلاعاتي بيشتر است.انتظار نداشته باشيد كه من اينجا از اين و آن اسم ببرم. اگر حرف مرا منطقي و درست مي يابيد خودتان قدم بعدي را برداريد. زحمتي بكشيد و به مقاله ها، پيامها، كامنتها، و كنسه هاي اين دلالان با نام و بي نام توجه كنيد. بسيار عبرت انگيز هستند. مي دانم تهوع آور هستند ولي باور كنيد ضرر نمي كنيد

هیچ نظری موجود نیست: